شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ |۲۹ ربیع‌الثانی ۱۴۴۶ | Nov 2, 2024
حسینیه سید جمال قزوین

 حوزه / معروف است به آقاسید جمال الدین خبر رسید کاروانی، انگور برای ساختن شراب به سوی میکده می برد. او بر اساس تکلیف شرعی، راه کاروان را می بندد و یارانش صاحب کاروان را خدمت ایشان می برند و آیت الله سیدجمال الدین قزوینی ضمن محاکمه‌ صاحب کاروان، حکم حدّ وی را صادر می کند و او را حدّ می زنند.

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از قزوین،  قزوین از دیرباز سرزمین تولد و پرورش علمای بزرگ اسلام بوده است و این مهم تا جایی پیش رفته که همواره در کنار نام قزوین پیشوند عالم خیز بودن آن هم به کار رفته و وجود صدها دانشمند در رشته‌های مختلف علمی و حضور دانشمندان نامی دیگر بلاد در مدارس علمیه قزوین، بهترین گواه بر جایگاه رفیع این شهر در میان جهان اسلام است. در این قسمت به معرفی زندگی مرحوم آیت الله سید جمال الدین رضوی نبوی قزوینی معروف به (آسد جمال) می پردازیم.

ولادت

  آیت الله حاج سید جمال الدین رضوی قزوینی فرزند حاج سید عبدالکریم در سال ۱۲۷۰ هجری قمری در شهر قزوین دیده به جهان گشود و جدّ بزرگ وی، حضرت استاد «سید جعفر رضوی عاملی» از علمای «جبل عامل» بوده و از لبنان به قزوین کوچ کرده است.

تحصیل واساتید

آقاسید جمال پس از گذراندن ایام کودکی، برای نوشیدن شهد شیرین معارف الهی وارد حوزه علمیه شد و پس از یادگیری دروس مقدماتی در حوزه قزوین، برای آموختن و فراگیری دروس بالاتر به شهر اصفهان هجرت نمود و در محضر اساتیدی همچون مرحوم فشارکی به تحصیل علوم دینی پرداخت و  پس از مدتی به نجف و کربلا عزیمت نمود و از محضر علمایی چون شیخ زین العابدین مازندرانی، شیخ لطیف الله مازندرانی و میرزا حبیب الله رشتی (علیهم الرحمه) کسب علم و فضل نمود و به حدّی از کمال پیش رفت که موفق شد از این بزرگواران اجازه اجتهاد اخذ نماید و سرانجام سال ۱۳۰۴ هجری قمری به موطن خود، قزوین بازگشت و تا پایان عمر تکیه گاه مردم بود و به تبلیغ دین و ارشاد مردم پرداخت.

آقاسیدجمال قزوینی تألیفاتی نیز دارد که از آن جمله می توان به کتاب ارزشمند «مصابیح» در فقه، و رساله «فی القرأة خلف الامام» اشاره نمود.

قناعت و انفاق

در آن دوران رسم بر این بود که مردم در خانه، نان می پختند و آذوقه یک سال را در خانه ذخیره می کردند تا دچار تنگدستی نگردند اما آقاسیدجمال بیش از ۴۸ ساعت نان و مواد غدایی را در خانه نگه نمی داشت و آن را به ایتام و نیازمندان می بخشید.

عدالت و انصاف

قاطعیت آقاسید جمال الدین در عدالت و انصاف به حدّی بود که مردم مشکلات و موارد اختلاف خود را نزد ایشان می بردند و او نیز اختلافات مردم را حل و فصل میکرد.

مبارزه‌ی سیاسی

وی از از رزمندگان جنبش مشروطیت و از پرچمداران استقلال و آزادی ایران بود، اما بعدها با پیدایش انحرافات در این جنبش، کناره گیری کرد

آقاسید جمال الدین رضوی، مجتهدی فرزانه و عارفی کم نظیر بود و به پیروی از پیشوایش حضرت سیدالشهداء، علیه السلام، به مبارزه با ظلم بر می خواست و در جریان مبارزات مشروطیت، چند بار مورد سوء قصد قرار گرفت اما قضای الهی بر حفظ او بود.

اجرای حدود شرعی بر کاروان انگور

«معروف است به آقاسید جمال الدین خبر رسید کاروانی، انگور برای ساختن شراب به سوی میکده می برد. او بر اساس تکلیف شرعی، راه کاروان را می بندد و یارانش صاحب کاروان را خدمت ایشان می برند و آیت الله سیدجمال الدین قزوینی ضمن محاکمه‌ صاحب کاروان، حکم حدّ وی را صادر می کند و او را حدّ می زنند و انگورها را نیز با حکم ایشان معدوم می کنند.

 دیری نمی گذرد که مأمورین نظمیه آقاسید جمال الدین را احضار می نمایند و نزد حاکم وقت می برند. حاکم می پرسد: «سیّد! تو چکاره ای که خودسرانه حکم حدّ و انهدام انگورها را صادر می کنی؟» آقا در جوابش می فرمایند: «من مسلمانم و پیرو قرآنم، و حکم قرآن را جاری نموده ام.» حاکم، آقاسید جمال‌الدین را به زندان می فرستد اما شهر با شنیدن خبر زندانی شدن آقاسید جمال، به اعتصاب کشیده می شود و مأموران به ناچار او را از زندان آزاد می کنند.»

حسینیه‌  آقاسید جمال‌الدین

طبق شواهد و گفتار پیشینیان، حسینیه‌ی آسد جمال (آقاسید جمال‌الدین) قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و قبل از آقاسید جمال الدین، پدرش در این حسینیه تدریس می نموده است. «این حسینیه در دوره افشاریه، محل سکونت و مَدرس آیت‌ا ... سیدجعفر رضوی عاملی، جد اعلای آقاسیدجمال رضوی قزوینی بود و کانونی برای سوگواری بر مصائب خاندان پیامبر (ص) در واقعه خون‌بار کربلا.

 خانه او در محله «دباغان» قزوین، که به تربیت عالمان دینی و اشاعه فرهنگ اسلامی می‌پرداخت و همه‌ساله مراسم سوگواری سالار شهیدان در آن برگزار می‌شد، در میان مردم به بیت‌الحسین شهرت داشت.

 این خانه محقر که محیط بسیار کوچکی به مساحت ۴۰متر مربع داشت، پس‌از ارتحال این عالم ربانی، به حسینیه تبدیل شد و بعدها در دوره آیت‌ا ... سیدجمال‌الدین رضوی قزوینی، محوطه آن گسترش یافت و با برپاکردن خیمه و نصب کتیبه‌هایی مزین به اشعار محتشم کاشانی، رنگ و بوی حسینی دیگری به خود گرفت.

حضور پرشور و شعور عزاداران در ایام محرم و صفر به‌ویژه دهه اول محرم در این حسینیه آن‌گونه بود که محل حسینیه و خیمه‌هایی که در محرم برپا می‌گردید نیز کفاف جمعیت را نمی‌داد و این‌گونه بود که منبر در میانه‌ حیاط حسینیه قرار گرفت تا حاضران بهتر بتوانند از وعظ و روضه وعاظ و اهل منبر سود جویند.

هر سال، شب های عاشورا، آقاسید جمال الدین در حسینیه منبر می رفت و عمامه را زمین می گذاشت و بر سرش گل می مالید و مردم نیز می رفتند و توسط آقا سر خود را گل می مالیدند.

 آنچنانکه معروف است،  سالی نبود که در شب عاشورا، در این حسینیه، چندین بیمار شفا پیدا نکنند و چندین حاجت‌مند، حاجت روا نشوند.

 نقل شده است: «سنگ تراشی از هر دو دست فلج شده بود و هر روز به دهانش چای و قند می گذاردند. در روز آخر محرم، دسته ای از هیئات قزوین وارد حسینیه می شود و با سوز فراوانی اشعار ذوالجناح را مداحی می کردند. سنگ تراش بسیار متأثر شده و خدا را به بازوان علمدار کربلا، حضرت عباس علیه السلام، قسم می دهد که یا شفایش را بدهد یا مرگش را برساند. به عادت همیشگی، برای سنگ تراش چای می برند و او ناگاه دست دراز میکند و چای را می گیرد. سنگ تراش چای خود را خورده و خارج می شود. فردا به حسینیه می آید و جریان شفا یافتن خود را شرح می دهد.»

 در ایام عزای حسینی، سیل عظیم جمعیت، به حسینیه آقاسید جمال روانه می شوند و این حسینیه در ضلع غربی خیابان شهداء (سپه)، پشت مسجد جامع عتیق، واقع شده است.

وفات

این عالم فرزانه، پس از ۶۶ سال عمر معنوی، در سال ۱۳۳۶ هجری قمری به ابدیّت پیوست و قزوین در سوگ او به ماتم و اندوه نشست. مزار مرحوم آیت الله آقاسید جمال‌الدین رضوی نبوی قزوینی در جنب غربی حیاط  امام زاده حسین (ع) واقع گشته است که مورد توجه دلباختگان عرصه‌ علم و معرفت، جهد و معنویت می باشد و نظر سالکان راه عشق را به خود معطوف کرده است.

انتهای پیام /

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha